متن ترانه حوالیه پاییز از احسان حیدری
کاش هوای این حوالی، بارونی نمیشد هرگز
کاش تورو ندیده بودم، پشت اون چراغ قرمز
رد شدی رفتی جهانم، با تو یک آن زیر و رو شد
مهر تو به دل نشست و فصل پاییزم شروع شد
رفتی و من از خیابون، تو رو میخوام که بیاره
چشم به راه آسمونم، تا بازم بارون بباره
من فراموشی گرفتم، بعد دیدنت تو بارون
مقصد ازخاطر من رفت ولی تصویرتو جاموند
کاش مسیر باد وحشی، نمی افتاد بین موهات
کاشکی غمگین بودی اون روز، نبودش خنده رو لبهات
نبودش خنده رو لبهات
نبودش، خنده رو لبهات