متن ترانه بارون از حسین معزی
هوا هر وقت که ابری میشه اینجا
دل دیونه ام بهونه گیره
منو یاد تموم خاطراتت
میمونیم منتظر آروم بگیره
بزن بارون بزن این شهر مرده
تموم لحظه هاش برام عذابه
همش کارم شده تنهایی و اشک
تو نیستی پیش من حالم خرابه
تو بارون کوچه ها مسیرو میگن
نمیفهمم کجاست مقصد و میرم
فقط اینو میدونم زیر بارون
یه احساس عجیبی رو میگیرم
این انتخاب من نبود که
اینجور تو آتیشت بسوزم
انقد باید بارون بباره
آروم بشه این دل یه روزم
منو هزار راه نرفته
من موندم یه روح خسته
با این همه بی اعتمادی
با یه غروری که شکسته
تو بارون کوچه ها مسیرو میگن
نمیفهمم کجاست مقصد و میرم
فقط اینو میدونم زیر بارون
یه احساس عجیبی رو میگیرم