متن ترانه پرنده از مهدی مالمیر
یه پرنده تو قفس مثل حالی که دارم
مثل قلبی که پر از فریاد و آهنگه
مثل اون عاشق پیر میدونه نمیرسه
منتظر میمونه اماباز دلش تنگه
گاهی شاید فک کنه کجارو اشتباهی رفت
گاهی شاید فکر برگشتن به ذهنش برسه
اما دیگه میدونه روزای خوب اون گذشت
صورت شکستشو دائم تو آیینه میبینه
مثل اون پرنده ای شد
که دیگه حسی به آواز نداره
با پر و بال شکسته
اون دیگه شوقی به پرواز نداره
منم اون عاشق خسته که برات میمیره
همه روزای عمرشو به پات میشینه
اگه چهرم پیر و دلم پر از آشوبه
اگه تو سینه خسته دل هنوز میکوبه
میدونم توی مسیر عشق دوباره میرسی
فصل تنهایی میره تموم میشه دلواپسی
پس کجایی دل دوباره رد پاهات و گرفته
باز بیا که عشق خوبم
بی کسی جاتو گرفته