متن ترانه خانه ی برفی از منصور موسوی
هی اسم تو تو گردنم بود
قلبت اهل سر زدن بود
اما رفتی که بری باز
مه اهل دل کندن نبودم
بیوفا مه که هموستم
چند فروختی زندگیته
چشمایته نقاشی کشیدم و
نیستی ببینی
رویای مه قشنگترین ماه مه افتادی از کجا جلو راه مه
قلب مره ازم گرفتی و دله ولکدی رفتی
نقاشی چشمایت رو دیوارم است فک کدنای بیخودی کار مه است
فنجان قهوه یخ زده خانه شده خانه برفی
هی داد زدم عشقم باش ولی تو نفامیدی
میفامیدم از چشمایت که عشقمه میدیدی
جواب همه با مه جواب مره چی میتی