متن ترانه سلام از مهران معصومی
سلام درد غریبانه ی جوانی من
سلام حادثه ی تلخ ناگهانی من
سلام حسرت پنهان و آرزوی محال
سلام منتظره ی بکر جاده های شمال
شانه های تو
تکیه گاهی بود
صورت ماهت
قرص ماهم بود
رفتنت مرگ
ماندنت مرگ است
از چه تردیدی
شک پرم کرده ست
شانه های تو
تکیه گاهم بود
صورت ماهت
قرص ماهم بود
رفتنت درد و
ماندنت درد است
از چه تقدیری
شک پرم کرده ست
چگونه با تو بگویم چه بر شرم آمد
چه ها به این دل پر خون شناورم آمد
چگونه با تو بگویم غمم سرت بشود
چگونه با تو بگویم که باورت بشود