متن ترانه مافیا از رضا اقبالی و حسین بهمنی
تا تو از در اومدی برق چشاتو دزدیدم
تو که مال من باشی به کل دنیا پز میدم
این همه ناز و اداتو حس خوب تو صدات
خبر از این میده که همینه همیشه پا به پات
توی جمع هر چی که خواستم اسمتو صدا کنم
تو چشات ذل بزنم عشقمو برمَلا کنم
نتونستم و نشد بگم که پیش من بشین
توی بازی مافیام حسمو اینجوری نبین
انقده خوبی که هر کی پیش تو کم میاره
تو چشات جاذبه هست منو به سمتت میاره
چه بخوای و چه نخوای رفتی تو قلب داغونم
تو همین ترانه هم دارم به عشقت میخونم
ترسیدم که بگم حرف دلم رو پیش تو
حس خوب بینمون خراب بشه به دست تو
اما تو گفتی بهم بزار که راحتت کنم
اینجا بازی نیست بزار خودت رو باورت کنم
دستتو گرفتمو یخ زده بودیم هر دومون
بی صدا سکوت مطلق رو به سمت آسمون
تا که پلک به هم زدم عشقمو توی شب زدن
دست به دست دادن که چشماتو به قلب من ندن
انقده خوبی که هر کی پیش تو کم میاره
تو چشات جاذبه هست منو به سمتت میاره
چه بخوای و چه نخوای رفتی تو قلب داغونم
تو همین ترانه هم دارم به عشقت میخونم