افشین اسدی آدمکای کوکی
Afshin Asadi Adamakaye Kooki
آهای پاشین با شماهام شما که دوست دارین برین
به دیدن جهنم و بهشت و از یاد ببرین
اخی خدا خسته شدم از بازی های روزگار
عزرائییل خنجرتو رو جسم شمشیرم بزار
جونمو بگیر ولی نزار که باز زجر بمیرم
دلم میخواد بمیرمو تو گورم آروم بگیرم
خدا منو زجرم نده میدونی که دلم پاکه
به داد من خودت برس وقتی تنم زیر خاکه
درسته که عذاب بدم خیلی سخته ولی بازم
نمیرسه به عذابی که تو این دنیا من کشیدم
خدا خودت شاهدمی تو این بیابون سگی
به یاد من فقط اینه کی میرسه به داد کی
عزرائییل شیپورو بزن مرده هاتم زنده میشه
اخی خدا بسه دیگه ادمکاتم نمیشه
بزار یکم از عشق بگم که آخرش با نفرته
از پس چی شعار میدی که عشق برات مفدسه
کسی که دوست داره تو رو یه روز میزار و میره
رسم دنیا همینه که عاشق تنها بمیره
خدا منو ببخش اگه از این دنیا گله دارم
اخه دلم خیلی پره از این دنیا نفرت دارم
چقدر باید این چشارو با گریه هام عذاب بدم
اخی خدا دلم گرفت که حرفامو خواستم بگم
خدا خودت شاهدمی تو این بیابون سگی
به یاد من فقط اینه کی میرسه به داد کی