احمد عابد حس عجیب
Ahmad Abed Hesse Ajib
تو یه حس عجیبی تو دل منی
من نمیزارم که از من دل بکنی
ما هرچقدرم دور شیم میرسیم به هم
اخه میدونی خو گره زن
من راه میام باهات قدم به قدم میخونم بشی با کلمه طرف
وقتی تو چشمات نگاه می کنم شروع میشه باهاش حرکت قلم
عشق تو به من چسبیده خب عشق منم میشه نصیب تو
عالم و آدم تسلیم منن منم که شدم تسلیم تو
یه حس عجیبی تو نگاه منی هرجا باشی آخر کنار منی
جوری به عشق تو عادت کردم اگه نباشی دارم یه حال غریب
بهم بگو آخه مگه میشه عشقت تو وجودم کرده ریشه
آخه احمدآباد تو رو داره تو باشی یه دنیا برا چی شه
اخه گرمای تنت حالیش میشه
همدم دل طوفانیش میشه
آخه دریا شو طوفان زده و ساحلش بوی آتیش میده
میگی واست من دردسرم منم پی دردسرم
میگی میچرخه این چرخ و فلک منم که دربه درم
همه رفتن تک به تکم منم که من که منم
بخوره نخوره سنگ به سرم منم که من که منم
منم که هرچند گاهی می خوام که کنی برام پرچمداری
یه وقتایی عصبی از دستم خب میدونم حقم داری
دل به دل راه داره راه به دل یار داره
مسیر من واسه رسیدن به تو جاده بلند و راه بازه
تو یه حس عجیبی تو ساحل منی با تو هستم انگار صاحب زمین
حاضرم تو نگاه تو جونمم بدم به خاطرت همین
چشمات وصل جونم نبودی چقدر خسته بودم
افتخاری پات موندم و شریک روزهای سختت بودم
لبخند میزنی به من هر چند گاهی میپری به من
ولی در کل همیشه میگی یه حس عجیبی به من
یه حس عجیبی تو حس عجیبمی
عشق تو یه حس عجیبمی جان
تو جانان منی جانا تو حس عجیبمی
میگی واست من دردسرم منم پی دردسرم
میگی میچرخه این چرخ و فلک منم که دربه درم
همه رفتن تک به تکم منم که من که منم
بخوره نخوره سنگ به سرم منم که من که منم