آکام خط خطی
Akam Khat Khati
مثل سماور تو سرم قل قل میکنی و
هی میری و هی میای من و ول میکنی و
دیدارمون و مشکل میکنی و
خاک بر سر این دل میکنی و
سردرد گرفتم بس که حرف میزنی و
دلدرد گرفتم بس که خام بود اون حرفایی
که تو گوشم میزنی و
من پتومو رو این روزا
تو میکنی این شبا هرشب
من عاشق قرار تو کافه پایین شهر
تو عاشق عشق بازی تو پارتی
توهم خرو میخوای هم خرما
ولی من تو گوشم نمیره این حرفا
بدو بابا به ما نمیخوریا
من هی نقاشی میکنم و
تو هی خط خطی میکنی و
سفسته میکنی و مقلطه میکنی و
خودتو و خوبه و منو بده میکنی و
بچرخ تا بچرخونمت
سر وجدانت کلاه نزار
انقدر نرو منو تنها نزار
بگو گناهه بگیر دستمو
تو که میدونی دوس داری منو
اصلا تقصیر منه که کوتاه میام
اصلا تقصیر منه که میزارم بری بیای
تقصیر منه که زار میزنم
حرفای خوب و جار میزنم
اصلا یه وضعی و
اصلا من یه روانی من یه بیمار روحی
که زده به سرش این بار
پر تشویش و استرسم
توی این مسیر من و تو تهش دیوار