علی باقری تو خواستی
Ali Bagheri To Khasti
جدایی و مزه ی بی وفایی و شبای بیقراری و
بگو تو خواستی یا من
گم شدن و تنهای دنیا شدن و بی کس و بی جا شدن و
بگو تو خواستی یا من
تنهایی و وحشت بی پناهی و احساس پر گناهی و
بگو تو خواستی یا من
گذشتن و تموم شهرو گشتن و نامه غم نوشتن و
بگو تو خواستی یا من
چشای خیس و گریونم به پای عشق تو مونده
برای یادگاری از تو دلشو سوزونده
چشای خیس و گریونم به پای عشق تو
موندهبرای یادگاری از تو دلشو سوزونده
خیانت و زجه دنیا عادت و گریه ی بی نهایت و
بگو تو خواستی یا من
شکستن و درای عشق و بستن و بی هم نفس نشستن و
بگو تو خواستی یا من
پر زدن و به ناکجا سر زدن و زجه آخر زدن و
بگو تو خواستی یا من
بریدن و نامهربونی دیدن و آخر خط رسیدن و
بگو تو خواستی یا من
چشای خیس و گریونم به پای عشق تو مونده
برای یادگاری از تو دلشو سوزونده
چشای خیس و گریونم به پای عشق تو
موندهبرای یادگاری از تو دلشو سوزونده