علی لاسجردی مترسک
ترانه: یغما گلرویی
موزیک: علی لاسجردی
Ali Lasjerdi Matarsak
Lyric: Yaghma Golrouee
Music: Ali Lasjerdi
وسط یه دشت سنگی که به اندازه ی دنیاست
یه کف دست خاک تب دار وسط مزرعه ی ماست
سایه انداخته مترسک رو سر سنبله هامون
بس که لب هامون و بستم انگاری مرده صدامون
یه روزی پدربزرگا دست تو دست هم گذاشتن
واسه وحشت کلاغا یه مترسک اینجا گذاشتن
کلاغا از اینجا رفتن اما قصه نیمه کارست
گاهی وقتا برق خنجر پشت چشمک ستارست
کدخدامون تو خواب دید که مترسک یه رسوله
هر کی گندم بسوزونه همه حاجتاش قبوله
پیش پاهای مترسک گندم و قربونی کردن
توی ده هر چی تبر بود یه جا زندونی کردن
تا مبادا یکی دستش برسه به تیغ کینه
دشت سنگی انقراض این مترسک و ببینه
حالا دیگه این مترسک صاحب مزرعمونه
بیشتر از همه کلاغا داره گندم میسوزونه
آدمای ساده ی ده میگن حرفاشون شنیدن
بعضیا دور سر اون هاله ی نور رو دیدن
هیچ کدوم خبر ندارن کسی پشت اون صدا نیست
نمی دونن هاله ی نور جز چراغ کدخدا نیست
آهای هم غصه کاری کن که میسوزه گل گندم
نباید این مترسک هم بشه ایمان این مردم
بدهکاری به زانوهات اگه زانو زده باشی
تو راه تازه پیدا کردن واسه این قوم سردرگم