علی پهلوان خاطره های سوت و کور
Ali Pahlavan Khatereh Haye Sooto Koor
میخواستم که از تو حرفات بفهم نفهمیدم
شایدم باید تو چشمات میدیدم نمیدیدم
به خودم گفتم که فرقی نداره آخرش یکی باید پا پیش بذاره
اومدم همه چی رو بهت بگم ولی باز شک کردم
نمیدونستم حالا باید برم یا برگردم
ترسیدم که منو دست کم بگیری
بری این دلخوشی از من بگیری
چی میشد تنهام نمیذاشتی
تو ام ای کاش دوستم داشتی
تو ام ای کاش دوستم داشتی
چیزی نگفتی چیزی نگفتم تا شدیم آخر از همدیگه دوره دور
رفتی از اینجا اونوره دنیا موندم با یه مشت خاطره ی سوت و کور
ترسیدم که منو دست کم بگیری
بری این دلخوشی از من بگیری
چی میشد تنهام نمیذاشتی
تو ام ای کاش دوستم داشتی
تو ام ای کاش دوستم داشتی
آخرش سالها گذشتنو یه روزی تورو دیدم
خواستم از گذشته ها بگم ولی باز می ترسیدم
ولی باز گفتم که فرقی نداره این حرفا حالا دیگه معنی نداره
چشامو بستمو همچی رو گفتمو خندیدم
ولی از اشکای گوشه ی چشم تو همچی رو فهمیدم
همچی رو فهمیدم
فهمیدم خودمو دست کم گرفتم آخرش تورو خودم از خودم گرفتم
فهمیدم پا پیش پا پیش نمیذاشتی ولی انگار دوستم داشتی
تو ام انگار دوستم داشتی