علی سورنا نفس
Ali Sorena Nafas
دیگه خاطرم نیست زندگی کجاست
خاطرم نیست خانواده
خاطرم نیست کجام و
از یاد میبَرم لحظه هامو
ما چه غریبونه زندگی کردیم
هیچ جمعه ای قاتلم نیست
اسممو نپرس خاطرم نیست
و بی اثرن تریاق ها
مسمومم دریاب چه بادی میزد
اون پاییز عجب شلاقی میزد
تو گفتی که همه دیرن
چه مذاب بود طعم سینت
گفتم میرم یه طعم دیگه است
تو گفتی همه میرن
اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزانندست
به آبی که سرده به زرد که رنگ جدائیه
و هر رنگی که رنگ روحِ زندگی تووش نیست
رنگِ روحِ زندگی سبزه
من زندگی میکنم تا نایی باقی مونده
میسازم راهو تا بی راهی باقی مونده
نفس فقط یک کلمه است
میکِشم واسه جمله های باقی مونده
این یه درخت هم میره برگاش
نگم از جرعت چی بگم جاش
این یه درخت هم میره برگاش
زنده باد اونی که میره برداشت
با طراوت منم پُر بی طراوت
یه خنیاگر یه هدفونِ بی ترانست
بُقای اینجا زلزلست ها
کی دلِ ما رو این مدلی بنا کرد
من ، یا تو
خوبه ،خوبه دهنم بستم بازه
میخوره تهش به دستت حسرت و درد
که میسُره تهش
اشک خوبه خالی کنه سرتو
بالا کن منم همون چی شده مگه
تا بیای به تاب هی میتابم
بهار ندی وسط دی میخوابم
از این زخما خیلی دارم
هی میریزه ، هی میذارم
پای من میشه به پایِ تو خم
من تویی و تو من
بذار روی شونه ها من بخوابم
یعنی سرِ تو جا بشه رو شونه ی من
جهان میگه جرمه تن تووی تَن
بزن تک به نفس ، تک به قدم
باشه طنابِ رابطه پاره نشه
که ما به اعدام بمیریم تووی هم
من زندگی میکنم تا نایی باقی مونده
میسازم راهو تا بی راهی باقی مونده
نفس فقط یک کلمه است
میکِشم واسه جمله های باقی مونده
این یه درخت هم میره برگاش
نگم از جرعت چی بگم جاش
این یه درخت هم میره برگاش
زنده باد اونی که میره برداشت
با طراوت منم پُر بی طراوت
یه خنیاگر یه هدفونِ بی ترانست
بُقای اینجا زلزلست ها
کی دلِ ما رو این مدلی بنا کرد
من ، یا تو