علیرضا و حمیدرضا دوست دارم
Alireza and Hamidreza Dooset Daram
تنهایی خیلی دوست دارم برم تو فکر بعضیا
اینم واسه اون میخونم خودش میدونه که کیا
خودش اینو خوب میدونه ولی به روش نمییاره
دل و به اون راه میزنه یه وقت نشه کم بیاره
یه وقتی بود می خواستمش نمیدونم منو میخواست
نمیدونستم که دیگه هلاکته تو یک نگاش…
حالا می فهمم اون روزا این من نبودم پیش تو
بعد یه قطره اشک من با یک نگاه گفتم برو
دورو برم پیدات نشه بد جوری شاکیم ازت..
حق نداری با من باشی میگیرم این حق و ازت
میگن یه بار میگن دو بار نه صد تا نامردی دیگه
منم بخوام با تو باشم این قلبمه که نه میگه..
هر جوری خواست منو سوزوند با اون ادا اتواراش
یه جوری بد کلاس میذاشت همه میگفتن اینو باش
تو تنهایی دق بکنم بهتره تا با تو باشم..
تو خاطرش فک میکنه که من هنوزم باهاشم
میگن که از هر دست بدی باز از همون دست میگیری
ببین چیکار کردی با من میگم که ای کاش بمیری
بابا جون من بیخیال این خبرام نیس به خدا
شرتو کم کن عزیزم دلم میگه کوتاه نیا