امیرحسین افتخاری مرا بخوان
Amirhossein Eftekhari Mara Bekhan
به روز و روزگار من تو دلبرا ستمگری
نگو که کافرم شدی به سجده های دیگری
نگو که میسپاریم به خشم تند روزگار
نگو که سرنوشت من شود مثال شهریار
نگو که مبتلا کنی مرا به درد بی دوا
نگو که حاجت منی شدی به دیگری روا
سرت به شانه های کیست تن تو آشیان کیست
مه رخت به عمق شب بگو به آسمان کیست
من به عطر حضورت دچارم بیا تو دمی در کنارم
بیا و ببین در نبودت در این زندگی بیقرارم
تو را به جانه جان قسم فقط بمان فقط بمان
جز آه شب به بسترت مرا بخوان مرا بخوان
تو را به جانه جان قسم فقط بمان فقط بمان
جز آه شب به بسترت مرا بخوان مرا بخوان
خیال آمدن نداری مرا به گریه میسپاری
چو عابری به رهگذاران به دیده ام نظر نداری
نمانده به این دل صبوری به آمدنت آیتی نیست
به ناله آن مرغ آمین دگر به دلم حاجتی نیست
من به عطر حضورت دچارم بیا تو دمی در کنارم
بیا و ببین در نبودت در این زندگی بیقرارم
تو را به جانه جان قسم فقط بمان فقط بمان
جز آه شب به بسترت مرا بخوان مرا بخوان
تو را به جانه جان قسم فقط بمان فقط بمان
جز آه شب به بسترت مرا بخوان مرا بخوان