آریا تنهای قهرمان
Ariya Tanhaye Ghahreman
چند وقته که شدن
نمیخوام اصلا کسی رو دورم ببینم
بگو اصلا همه برن بمیرن
میخوام دورمو یه دیوار بلند بگیرم
ولی جای من نیست تو کنج این اتاق
نمیخوام از فکرم بگزره دیروز
میخوام جای وقتمو طرف کردن
موزیکارو بدم یک سره بیرون
برم باشگاه بعد سر کار
یه کم فرم بدم ب این هیکل بی روووح
یه آدم خفن بسازم ک منو دیدی
جفت چشمت بپره بیرون
اه نمیاد دیگه اشک از چشام
خستم از همه دنیا از کهکشان
دلم سنگ شده ولی نه هر سنگی
الماس روش بوده از بس فشاااار
خیلیا رو باید ریخت توی سطل اشغال
از جمله فامیل رفیق تا دوست و آشنا
اگه دنبال پیشرفت یا اعصاب آرومی
باس همه رو بگیری
و حتی عشق مردودی که درسم شده و
فکر میکنه نبودش واسه ی من سم شده؟
نه روزی رو میسازم که دستم پره و حتی
اجازه نداره که لمسم کنه
قلبم مثل یه شب تو کویر پره سرماااس
ولی آغوش تورو نمیکنه درخواست
بسوزون عشقو توی دلم که من باش
گرم کنم بال غرورمو واسه پرواز
دلم مثل یه شب تو کویر پره سرماس
ولی آغوش تورو نمیکنه درخواست
بسوزون عشقو توی دلم که من باش
گرم کنم بال غرورمو واسه پرواز
گریه بود غصه بود چه فایده داره تَش
باید آدما از چشمات بیوفتن ب جای اشک
خیلی راحت با یه جمله با یه حرف
پس واسه ما آشنا حتی خانواده کشک
باید رید تو رابطه ای که با غم برابره
غم که هیچ حتی واقعا استرس برام بده
پس رو افراد منفی کشیدم خط سیاه
فرقی نداره عشقمه یا خواهر برادره
یه آدم بسازم که هرجا ک دیدیش
دلت بریزه دست و پات شل شه
اما من نمیخوامت دیگه
فکر کردین که بی شما میگیرم عذا؟نه
یا با چشم ببینین سنگ مزارم
من سبز میشم رشد میکنم
به اوج میرسم بی همه کسامم و
مرحم میزارم رو زخمای روحم
دلم چرکه از همه اشکام یه رودن
میسوزه میبره بدی هاتونو
میخواین از پا در بیام
اما یه کوووهم
یه کوه که محکم و سر پاس
و دلش مثل سنگه و الماس
آره قهرمان قصه منم
همیشه قهرمان قصه ها تنهاس...
قلبم مثل یه شب تو کویر پره سرماااس
ولی آغوش تورو نمیکنه درخواست
بسوزون عشقو توی دلم که من باش
گرم کنم بال غرورمو واسه پرواز
دلم مثل یه شب تو کویر پره سرماس
ولی آغوش تورو نمیکنه درخواست
بسوزون عشقو توی دلم که من باش
گرم کنم بال غرورمو واسه پرواز