اروند کوچ
Arvand Kooch
شبیه فیلمای سینمایی بود
مود بدبختی مود بینوایی بود
کوچه منو بغل کرد و من کوچه رو
دیگه هیچوقت نمیبینم این خونه رو
نه
قدم، تو مسیر سیاه
تو یه عمره اسیره مسیری بیا
اگه یه سریا پشتش بودن خیلی کمتر از بقیه هزینه میداد
هی، تو با پول ددی رپ میکنی
حظ میکنی، جیبتو کش میکنی
شیکمت پره رلو پره سم میکنی
بعد میای و از جامعه بحث میکنی
نه
ولی اینور یکی برعکس
هیچ پشتیبانی ندیده توی دسترس
تکی پرگاز میره و رو یه دندهس
علی دور و برش پره لاشخور و بره س
هرشب صدا میاد بیرون از هدفونم و منم زیاد میخوندم
از حرفای سیاسیون هیچی در نیومد و همیشه راضی موندم
یاد کوچههای شهر افتادم
امثال مارو پس میزدن و صد تا من اَ کوچه ها پس افتادن
ولی هنوزم هس خودکارم
تا بنویسه کلمه به کلمه من رو
تا برسه وقتی که ورقه خط خورد
همه بدهی جنگ دارن و طلب من صلح
یکی داااد می کشید که ولومو کم کن
تو مغزم
همیشه هستن
یه صداهایی که به ریشه وصلن
منم شبی تو و شبی همه آدمای دورم
یه شبایی رو داشتم که میشکستم
تو خودم
من گمم
لا این کلمه ها سردرگمم
هنو تو حل معمای خودم عاجزم و
مینویسم از مردمم