بهروز میرزایی آلوده
Behrouz Mirzaee Aloodeh
یه پیشونی و یه بوسه
الان چند وقت و چند روزه هوس کردم بیای
توی باغچه احساسم هر چی علف بوده
ببین هرز کردم
بیا
بیا
من خواهش کردم ازت
با عشق بسازی
با نفس هات
اما حیف با ما بد تا کردی
زدی زخم هام وا کردی
زدی زیر حرفات
چند شب نیستی پیشم
خبر نداری که چی میکشم
به چی میتونم آلوده شم
کی بشه مسکن برام
با کی از فکر چشمات درام
لعنتی نذار خیس بشه شب ها بالشم
چند شب نیستی پیشم
خبر نداری که چی میکشم
به چی میتونم آلوده شم
کی بشه مسکن برام
با کی از فکر چشمات درام
لعنتی نذار خیس بشه شب ها بالشم
بیا با قند لبخندت
تو شره تلخی کم کن
بیا قلبی که خاموش
چراغش تو روشن کن
من خواهش کردم ازت
با عشق بسازی
با نفس هات
اما حیف با ما بد تا کردی
زدی زخم هام وا کردی
زدی زیر حرفات
چند شب نیستی پیشم
خبر نداری که چی میکشم
به چی میتونم آلوده شم
کی بشه مسکن برام
با کی از فکر چشمات درام
لعنتی نذار خیس بشه شب ها بالشم
چند شب نیستی پیشم
خبر نداری که چی میکشم
به چی میتونم آلوده شم
کی بشه مسکن برام
با کی از فکر چشمات درام
لعنتی نذار خیس بشه شب ها بالشم