دایان نامه
Dayan Nameh
پدر خــــوبه مـــث بارونو بوم
خــونه روشــــــنتره با نـور اون
دمـــــش گـــرم که بانوی اون
سفـــرش پهنــــه با روی خوب
سلام مــادر ســــلام از راه دور
چطوری بگو خوبم پسرم بلا به دور
تو هر شرایطی تو هر مشکلی
خونه و مامانـو آخرین جون پناه بدون
خواهر تو همیشه همصدای منی
هرجای دنیا هم که باشم همصدای همیم
تو تکیه گاه منی محکم و آهنی
یاد گرفتیم ما تکیه گاه همیم
بگذریم خودت خوبی خونه چطور
همــه چی سر جاش یه گوشه دکور
من خیره به نـور جلوم
یه گــوشه تنهام یـه ذره دورتـر
تـو راه زندگی هنوز یه ذره نور هس
یه راه کوتـه کجاّ کو په
خبری نیس هنوزم اونجاس اون ته
یه گوشه تنهام یه ذره دورتـر
تـو راه زندگی هنوز یه ذره نور هس
یه راه کوتـه کجـاّ کو پـه
خبـری نیس هنوزم اونجاس اون ته
هنوزم اونجاس اون ته
منـم گریه کردم گه گـداری
به یـاد سگ خوبم به یاد هم اتاقی
بـه یـاد رفیقی که بین ما نی
ولی لابلا حرفام همش ازش بوده یادی
دلتنگ خودمم انگار زنده به گورم
آرزومـم اینه که اینبار زنده بمونم
میخـواستم از این حسم استفاده کنم
پس نوشتم یه نامه از حسـو حال خودم
دلتنگ شهرمم اون بارونای هرزه
دلتنگ خیابونا عابرا پرسـه
خونــه و خاک رفیق زنده باد هر سه
مــرور خاطرات مثل کلاس درسه
دلتنگ همـدم دلتنگ شبنم
یه گوشه ساکت دلتنگ حرفم
یه ذره دورتر یه ذره نورهس
خوشبختی اونجاس اونجاس اون ته
یه گـوشه تنهـام یــه ذره دورتر
تـو راه زندگی هنوز یه ذره نور هس
یـه راه کوتـه کجـاّ کو پـه
خبـری نیـس هنوزم اونجاس اون ته
یه گوشه تنهـام یـه ذره دورتـر
یه گوشه تنهـام یـه ذره نور هــه