الشان شهر ما
Elshan Shahre Ma
شهر ما اهه جهنمه
همه توش سوختن حتی بارونم میاد
تو هواش دود هست اینجا هیچی سر
جاش نیست حتی رنگ ها شده قاطی
آسمون سیاه چمنها زرد یه جوب آب لجن توشه
آسفالتا همه رنگ خونه
ظاهر جوان و ذهنها پیراهن
زندگی نکردن و میخوان بمیرن
چی از اینجا دیدن همش دروغ همش تهدید
حق دارید از اینجا در رید
کی بود کی ما را بیمار کرد ما را از هم بیزارم کرد
آدما اینجا محکومن به بدبختی به نخندیدن
روز خوش رو تا ابد ندیدن هر شب با کابوس از خواب پریدن
بد بودن اینجا الزامیه عین مختار همه چی تکراریه
عشق به حاکم شهر اجباریه
آدمای اینجا افسردن ناامیدن بعد یه بهمن دیگه بهارو ندیدن
اینجا شهر ماست اینجا ماست بگو خداش کجاست
اینجا شهر ماست اینجا ماست بگو خداش کجاست
اینجا همه چی قانونیه چون اینجا قانونی نیست
آزادیه اندیشه هست چون اندیشه نیست
تو مغز پدرامون ذهن مادرامون به باوری
فرود کرد نسل به نسل اومد باهامون
درونمون نفوذ کرد تو از روی عقل عبور کنی و
هر چی گفتن راحت قبول کنی
بدون فکر بدون اندیشه دو با دو پنج میشه
هوا تاریک میخوان نباشی عاقبتت تفتیشه
همه باید یک شکل شن یه جور فکر کنم غ
یراین از آمار حذف میشه
داره کم کم نفسم کشیدنم سخت میشه
حق و هیچکی نمیدونه دیگه پرنده ای اینجا نمیخونه
این همه سال بهت دروغ گفتن حق تو آب
باریکه بود و نفت و طلا و مشعل گاز
ته چاه واسمون تاریکی موند اینجا شهر ماست
اینجا ماست بگو خداش کجاست
اینجا شهر ماست اینجا ماست بگو خداش کجاست