اگه سرد شده بد شده کم شده حالتو میفهمم
اگه زندگیت غرق غم شده حالتو میفهمم
اگه رفتنش درد داشت
اگه سرده تو سرد باش
اگه نفهمید چی کشیدی
رگ بُریدی گریه کن مرد باش
به به
امروز جلو آینه چند تار سفید لای موهام دیدم
همونجا که بوسیدی گفتی جونمم واست میدم
خیلی ساده بودم نه ؟ همش بودی ازم فراری
هی به ساعت نگاه میکردی قرار داشتی و من بی قراری
خواهش میکردم لعنتی از پیشم نرو
چطور بگم یادت بخیر وقتی هر روز میکشی منو
نمیدونی چی کشیدم درد نبودنت پُر شد دورم
خواستم به حرفات گوش کنم ولی لبهات نمیذاشت گلم
حتی به پیرهن تنت من میکردم حسودی
تورو بی حد میخواستم ولی در حدم نبودی
خوش به حالت بد به حالم منو قلبم میریم زود
خوش به حال فرهاد تلخ ترین خاطره ش شیرین بود
یعنی به اونم میگی اون حرفا که بهم میگفتی
از دستم راحت شدی ولی یه روزی به پام میوفتی
فکر کردم تویی جفتم ، قصه های عشق همش مفتن
از سکوتم بترس وقتی که ساکتم دردامو به خدا گفتم
چته ؟ میلرزه دستات چیه پریشونی
از عشق هیچی ندیدم جز گریه و پشیمونی
زیباییت منحصر به جمع ِ ، این زندگی بد پیله م ِ
تنهایی و بلندترین شاخه درخت خوب میفهمه
زودتر بگو پشیمونی خاک آنتن نمیده ها
یه کاری بکن حالم بده صبرم سر رسیده ها
منم آن مومن مخلص ولی از خدا رانده
تُف به روزگاری که واحد مردونگیش سانته
بازم ببار ، دَووم بیار میدونم توو نبودش چی کشیدی
صدای گریه ت با خدا نه وقتی اونو با غریبه دیدی
نه نمیشه اون که قسم خورد هست همیشه
رفت و شدم ولگرد ، دستامو ولکرد مگه میشه ؟
نه نمیشه
نزدیکتر از هر موقعی با هم بودیم و از هم دور
نگاه سردت برای من مثل لحظه مرگم بود
من توو فکر عاشق کردنت تو فکر از ما بهترون
خندیدی به اشکام و خندیدم به زندگی
همیشه حرفای منو تو هیچ وقت نفهمیدی
درد دلام جُک شده بود و به حرفای من میخندیدی
واسه همه شدی مرهم درد و واسه من شدی همش یه درد
با تموم شهر گرفتی گرم و به من میرسیدی میشدی سرد
تا اینکه دستاتو گرفت دستامو تو ول کردی
چه خوب سرتو گرم کرده بود که زندگی منو سرد کردی
من با دردم میسازم و میسازی تو زندگیتو با اون
توو این شهر راحت اشک میریزم وقتی که میادش هر وقت بارون
میزنم بیرون هر شب مست همه میگن این مرد بازنده س
هیشکی مثل من عاشقت نبود ظاهراً بُردی و باختی در اصل
آرزومه واسه چند ثانیه هرجا میری پشتم بد نگی
نگاه مردم نسبت به من عوض شده واسه توئه لعنتی