فرهاد توانا بابایی
ترانه: فرهاد توانا
تنظیم: رادوين اوركی
Farhad Tavana Babaei
Lyric: Farhad Tavana
Arrangement: Radwin Oraki
عمه ببین تو بغلم مهمون ناخونده دارم
من جای سنگ روی صورت اون سر میزارم
با اینکه من اسیرم ولی مثل یه شیرم
حق تورو از یزید با گریه هام میگیرم
از راه عشق بابایی که گفته پا پس میکشم
ناز میکنم صورتشو روی موهاش دست میکشم
بابا دیگه خسته شدم از بس من و کتک زدن
تورو خدا بیا ببین چقد این شامیا بدن
گوشواره هامو کشیدن تو گوش عمه جون زدن
من و با خودت ببر که من تنهاتر از منم
حرفامو میگم به بابام غم و غصه هام زیادن
بچه های شهر شام من و بازی نمیدادن
بگو عمه بگو چرا بابای من رو زمینه
دستم و بزار تو دستش چشمام تاره نمیبینه
به من بگو بابا جون چرا لبت غرق خونه
بمیرم رو صورت جای چوب خیزرونه