دانلود آهنگ گامنو به نام شاهنامه

گامنو به نام شاهنامه , دانلود آهنگ گامنو به نام به نام شاهنامه , Gamno - Shahname , متن ترانه شاهنامه از گامنو

Gamno - Shahname
Gamno - Shahname مشاهده سایز اصلی کاور
دانلود آهنگ جدید و زیبای گامنو با نام شاهنامه را هم اکنون از وب سایت پلی موزیک دانلود کنید ، آرشیو و فول آلبوم تمامی آهنگ های گامنو ، دانلود آهنگ جدید گامنو ، دانلود آهنگ های گامنو , new track by Gamno now available in playmusic.ir - download new track by Gamno called Shahname , list of all artworks by Gamno , nhkg,n Hik' [ndn Gamno , Hik' [ndn hc Gamno , یخصدمخشی ئعسهز گامنو , danlod ahang Gamno , nhkg,n ili Hik' ihd گامنو , بعمم شمذعئ Gamno , t,g Hgf,l گامنو

گامنو شاهنامه

تنظیم: بهزاد عبدالهی

Gamno Shahname

Arrangement: Behzad Abdelahi

کاربر گرامی هزینه حجم مصرفی اینترنت شما نیم بها محاسبه می شود
00:00
00:00
پخش خودکار ترانه
پخش با کیفیت بالا
تاریخ انتشار : 11 ماه پیش
متن ترانه شاهنامه

کنون رزم سهرابو رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو
همی تاخت سهراب چون پیل مست کمندی به بازو کمانی به دست
همی ماند رستم ازو در شگفت زه پیکارش اندازه ها برگرفت
بکشتی گرفتن نهادن سر گرفتن هردو دوال کمر
خم آورد پشت دلیر جوان زمانه بیامد نبودش توان
زدش بر زمین بد به کردار شیر بدانست کوه هم نماند به زیر
سبک تیغ تیز از میان بر کشید بر شیر بیدار دل بردرید
بپیچید زان پس یکی آه کرد ز نیک و بد اندیشه کوتاه کرد
بدو گفت کین بعد من از من رسید زمانه به دسته تو دادم کلید
به بازی به کویند همسانه من به خاک اندر امد چونین یال من
نشان داد مادر مرا از پدر زه مهر اندر آمد روانم به سر
کنون گر تو در آب ماهی شوی وگر چون شب اندر سیاهی شوی
بخواهد هم از تو پدر کین من چو بیند که خاک است بالین من
کنون رزم سهرابو رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو
از این خویشتن کشتن اکنون چه سود چونین رفتنو این بودنی کار بود
از این نامداران گردنکشان کسی هم برد سوی رستم نشان
که سهراب کشته استو افکنده خار تورا خواست گردن همی خواستار
چو بشنید رستم سرش خیره گشت جهان پیش چشم اندرش تیره گشت
بپرسید زان پس که آمد به هوش بدو گفت با ناله و با خروش
که اکنون چه داری از رستم نشان که کم باد نامش زه گردن کشان
بدو گفت هریدون که رستم تویی بکشتی مرا خیره از بد خویی
زه هر گونه ای بودمت رهنما نجنبید یک ذره مهرت ز جای
چو برخواست آواز کو زه برم بیامد پر از خون دو رخ مادرم
همی جانش از رفتن من بخست یکی مهره بر بازوی من ببست
مرا بگفت کین از پدر یادگار بداروم ببین تا کی اید به کار
کنون بند بگشای از جوشنم برهنه نگه کن تن روشنم
چو بگشای و خفتان و آن مهره دید همه جامه بر خویشتن بر درید
همی گفت که ای کشته بر دست من دلیل و ستوده به هر انجمن
همی ریخت خون همی کند موی سرش برد زه خاک پر از آبرویی
بدو گفت سهراب که این بدتریست به آب دو دیده نباید گریست
از این خیشتن کشتن اکنون چه سود چنین رفت و این بودنی کار بود
کنون رزم سهراب و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو
از این خیشتن کشتن اکنون چه سود چنین رفتو این بودنی کار بود

نظرات کاربران

خطا : برای ارسال نظرات باید عضو شده باشید
پخش / توقف پخش
Space
قطع صدا
M

جلو بردن
عقب بردن

موسیقی بعدی
N
موسیقی قبلی
P

زیادی صدا
کمی صدا

تکرار
R
بدون ترتیب
S

کاور اصلی
C
راهنمای پخش
H