گیون میترسم
Given Mitarsam
میترسم انقد ازم دورشی ک من گمت کنم
میترسم ببینم تو خاطرات یه نقطه شدم
میترسم عادی شه واسه تویی که. دیگه همه میگن بسه مال تو نیستش
ولی من نمیفهم
نمیخوام بگی برگرد
دوستامم نمیفهمن
چرا دیگه نمی خندم
تو که میدونستی بده حالم بعده تو
شاید راست میگفتی ندونستم قدرتو من
نمیخواستم هیچوقت بیارم اشکتو در
خجالت نکش راحت بگو خسته شدم
بگو نمیخوامت دخترک دیوانه
خودتم بخوای بری خاطرات نمیزاره
بهش بگین خیلی دیره
بگین کم آورده داره میره
بگین ب چشام نشه خیره
بگین اون نمیخوادت دیگه
بری دور شی هرچقد باز میدونم که یجا میرسیم به
اونوقته که تو میخوای برگردی من میگم دیره دیگه نه
اونموقس که میفهمی وقتی با تو بودم از چی میترسیدم
تو خودت فهمیدی فهمیدم جنگیدی جنگیدم خندیدی خندیدم
خودش بجا میفهمه خب
دخترک بیرحم خل
خودمم باورم نمیشه اینارو دارم میگم به تو
حتی اگر برگردی دیگه تو سینم قلبم نی که
بدمش باز واسه تو
اوضاع دیگ مثل قبلا نیست
گریه هام درست شدن
بعد تو بزرگ شدم