حاد گناهش چی بود
Haad Gonahesh Chi Bood
صدای سرد نفس باد اونم از دور ک میاد پاییز..
میفهمه جایی بزرگ شد..
ک هیچ وقت، جا شرف اونجا نیست..
میفهمه دردو تو سن کم ..تنهایی با قصه های خالی..
ندارع اعتماد به حرفا...فک به اون روزای رویایی..
زخما ریشه زدن به دردش..
اعتمادو،سوزونده از قلبش..
اعتراف ؟نه..! سکوت کناز ترسش..
اعتراااض؟سقوط فقط سهمش..
میدونی به دنیا اومده وسط صحن اقاقیا..
به اتفاق، جنسیت دختر،اونم از جنس طلایی ناب..
از اول خوردع اسمش صفحه ی مرگ عقیده ها..
نه دارع احترام پیش ما...نه حتی، اعتمادی از خدا..
به جز از دنیا اومدنش ..شد زاییده ی رهایی...
وسط نگاهای شک دار..باز شد زااییده ی تنهایی....
دیده شدن به مثل طعمه .. کنج اون ذهنای کهنه..
قسم به این ،حرص، های گفته...وجودش پرِ حسرت و عقده..
میدونی تا بچه بووود، شاااید بود روزاش به کام..
اخه بود بعضیاشون تو تهدید خطِ ........
کجایی کورووووش...
که ببینی این حال و روزوو؟
لعنت به باعثه،روز ، سیاهیِ این مرز و بومُ..
بخدا قسم که دارع هر قطره اشکشون جواااب...
قسم به لحظه ی خفگی، از حسِای ترس ،خستشه ک حال..
از سن تفخیذ ک گذشت میرسه به سن جواب..
تو سنی میخورن زمین که،نرسیده سن حجاب..
گناهش چی بود آتنا، که شد ی طُعمه ی ناز؟
ارع دختر کوچولویه قربانیه تلخیه ی راز..
گناهش چی بود اونی که تو اون چشاش بود خاهش؟
اونم از سر حوس پدرش کرد تن اونو فاحش..
گناهش چی بود اون که بفهمه این قصه با راه ، دار
چرا اون باید بشه آخه از پدر خودش ک بار دار؟
نه دیگ نمیکشه مخم ..واسع این همه نامردی...
اشرف مخلوقات این بود؟ میبینین ما چیکار کردیم؟
میبینین که چیکار کردیم شرف و انسانیتو ؟
آدم اوقش میگیرع از این جماعت بی نهایت شل...
خب اگه تا سن حجاب ، جون سالم به در بردی..
وسط این همه گرگ ..تن سالم به در بردی...
این یعنی گذشتن از پدر و اجتماع پر خراب..
میرسه سن تخریبُ و روزای تلخِ پر اظطراب..
روزایی که غیرت بابا و داداش براش ی ضمیمه شد..
خودشو حس کُنه تو زندانِ، دریغ از یه شاخه گل..
حسی که نمیزاره کنه به قد حتی ی میوه رشد..
سرکوب رویاهای گنده که اونم واسش وسیله شد..
وسیله شدددد..ک پناه بیاره به پسر راه پُز..
بسپُره خودشو واسع تسکین اون حالای پر بغض..
سپرده خودشو غافل از اینکه بود ی نر راه دزد..
بعد از برگشت به خونه، شد رومینا خب که کشته شد..
میدونی تنها سوالی ک بدجوری مخمو سوزونده..
سوالی ک فکر کردن بهش میسازه ازم ی عقده..
اخه چجوری میتونه ک ادماینقد بی رحم شه؟
هرطوری حسابش کنی من بازم میدم اونم جرر..
گناه از کس دیگه س نه از این طفلای بی گناه..
گناه از روشِ ساختگیه ک بودع از اول اشتباه...
میدونی غیرت و شرف به این نی ک محدودش کنی..
یا خدایی نکرده مثل اون عوضیا بزنی مرحومش کنی..
غیرت به اینه ک کنارت باشع اون حسای قصه باز..
جوری حس اطمینان باشع ..
ک بگه اون داستان قصه راز..
ارع داداش ..
شرف و مردونگی اینه ، اینقدره مرد باشی..
که ناموست کنارت امنیت داشته باشع..
مطمعن باش اگه اینجوری باشع دیگ هیچ اتفاقی نمیوفته...
اگه غیر از این بود و اتفاقیم افتاد بدون که مقصرش تویی ...
نه اون...
یادت نرع کع گفتم مرد..نه فقط نر..