حمیدرضا عصار تنهام نذار
Hamidreza Assar Tanham Nazar
هنوز میگی که بدم
با این حرفات منو می رنجونی
به چه کارایی دست زدم
که سکوت قلبتو بشکونی
شاید هوای قلبت یهو شد بد
تو رابطمون یکی اومد که دلت پر زد
زندگی ادامه نداشت
تو شرایطی که سیر بودی ازم
تو عکسم دلگیر بودی ازم دلواپسم
میشد این ادما نگن از عشق ما
نمی رفت حرفامون از یاد هم
تو هنوز بی قراری و یکمی
در مورد من دو دلی
عکسامون نزدکیتره از ما به هم
تنهام نذار
اصن نمیدونم چه جوری دل می کنی
طاقت بیار مثل کل روزایی
که گذشت با من جوونیت
نمی شه که بمونم بی هم نفس
هیچی نمی گم
تو بهتر از من همه چی رو میدونی
یه آدم دیگه ام
که تو یک ثانیه رسید به ویرونی
اما همیشه واسه برگشتنت آماده است
زدی رو من خط سیاه
نشستی پای حرف کیا
می خوام تو چشم تو باشم
اما با این همه دل مردگی
یه جوری صدات کنم که
نتونی دیگه بم نه بگی
منو به هیشکی نده
قلب توئه که یخ زده
که میگی شدی در حد حرف
من نمی دونم کجا انقدر اشتباه که
از جلو چشمام شدی محو
تنهام نذار
اصن نمیدونم چه جوری دل می کنی
طاقت بیار مثل کل روزایی
که گذشت با من جوونیت
نمی شه که بمونم بی هم نفس
هیچی نمی گم
تو بهتر از من همه چی رو میدونی
یه آدم دیگه ام
که تو یک ثانیه رسید به ویرونی
اما همیشه واسه برگشتنت آماده است