مهر تابوت
موزیک: نیما زدپی
تنظیم: نیما زدپی
Mehr Taboot
Music: Nima Zp
Arrangement: Nima Zp
تختم تابوت من بود
مرگ بعد بیداری آغاز هر روز
تک تک ساعتامو سلاخی کردم
که جریان جنجال جلاد من شد
صداش قاتی با چاشنی طعنه بود
داد زد بلند شو دادم زدم خفه زود
برید صداشو تا دوختم چشامو
پرید صدا زد احمق پاشو هی
چته چیه شدی اسیر اتاقت
کاغذای آرزو تو دستت مچاله شد
بیخیال پاییز و آچارای لق
تو بگو من برقصم و تن ورق
بش گفتم برو بیخیال من شو
اما ادامه داد ول کن نبود
اصلا بگو بشنوم حرفت چیه
بهار نزدیکه منم گفتم بهش
سهم زمستون که جونه شد بهار
گلای سرخ داد به رنگ خون و خار
منم که زدم خودمو به جای شاخه باز
فریاد زدم که بپیچه توی گوش باد
منطقتم بی من حسی نداره
یه نیزه شدی سربازی نداری
نه جنگ با من منی که خستم از نبرد
دیگه امید ندارم حتی اسمشم نبر
مداد که شده بود خالی از ترانه
روبروم با یه آوای وحشیانه گفت
نبرد نداریم اما جنگ و بلدم
تیغ سر میبره و سربازی نداره
منطق نیمه کاره ناطق شو با من
که بعد هفت آسمون هواتو دارم
حس کردم با لمس دنیارو انگار
قد یه دنیا این احساس و دارم
چشمام وا شد یعقه دفتر و گرفتم
خیال خام بود منم همشو نوشتم
مدادم خون کرد توی میدون رزمم
ولی هنوز کنج تابوت نشستم
همراه میشم ایندفعه با دست باز
به قاصدکا بگید از سر راه برن کنار
وقتی هرشب ابزار زد به حال ما
پرسید ازش بگو جان الان ستاره ها
یه زمستون یلداست هر شب
سبز سرخ و زبونم بدتر از غرب شدم
تو عمیق ترین سراب که شناختم ساحل دردام
ببین دنیا چی ساخت از ما
سیاهی میمونه این همه رنگ
اما تو بهم میدی نای امیدو
خون و رگت جون میده به حرفام