امید ترادیده کدوم دل
Omid Toradideh Kodom Del
نمی دونم که کدوم دل ، منو از یاد تو برد
خاطرات خوبمون و به تن قصه سپرد
نمی دونم با کدوم حرف از من آزرده دل شدی
با کدوم باد خزون ، زرد و پژمرده شدی
از فاصله دلتنگم ، تو با من دورنگی من یک رنگم
از دوریت میمیرم ، روز و شب با عشق تو درگیرم
مریض عشقم به خدا ، علاج من محبته
خاطره ای که موند واسم ، تلخی این رفاقته
ارزش دوست داشتن من ، دروغ و مکر و حیله بود
دل غریب من و تو ، مثل دو هم قبیله بود
تو اما با دورنگیات ، آتیش به جونم میزنی
نکش منو اسیرتم ، تویی که دشمن منی
سر به هوایی تو رو ، به پای عشقت میزارم
کاشکی میشود بیای پیشم ، تا بال و پر در بیارم
از فاصله دلتنگم ، تو با من دورنگی من یک رنگم
از دوریت میمیرم ، روز و شب با عشق تو درگیرم
با دو رنگی پیش مردم ، منو رسوا میکنی
این سفر کار خودت بود ، گله از ما میکنی
گله از ما میکنی
با رغیبم که نشستی حرفی از من نزنی
حرمت عشق رو نگه دار
دل من رو نشکنی