صبا ندایی کاش
Saba Nedaei Kash
ای کاش وقتی میرفتی دل مثل باد میشد
هر کجا با زلفت همراه میشد
میخرامیدم سر راهت وزان
شاید این ره بر تو طوفان میشد
شاید ابر آسمان بر راهت
همچو چشمانم پریشان میشد
بازمیگشتی تو از این شبها
بوته زار من گلستان میشد
ای کاش وقتی میرفتی دل مثل کوه میشد
جاده های پیش رو رود میشد
رودی از آتش این سوز میشد
که نشسته بر دلم از عشق تو
شاید از گداز آتش کوه غمم
یا که از بوران تند سینه ام
یاد من در قلب سنگت سبز میشد
ای کاش وقت رفتن از برم این آسمان پر میشد از چشمان عاشق من
تا ببینم سوی چشمان که بر تو خیره گشته
شاید بر سر راهش به آهی آسمان رعد خروشان میشد
بر دلش سودای دستان تو بی جان میشد
ای کاش وقتی میرفتی دل مثل کوه میشد
جاده های پیش رو رود میشد
رودی از آتش این سوز میشد
که نشسته بر دلم از عشق تو
شاید از گداز آتش کوه غمم
یا که از بوران تند سینه ام
یاد من در قلب سنگت سبز میشدل