توی این شرایط بد رفتی
توی این غصه ی بی حد رفتی
وقتی که شروع دلتنگی بود
توی یک بارون ممتد رفتی
پشت هم صدات زدم هر لحظه
بلکه این صدا یه کاری بکنه
چاره ای نبود به جز اینکه دلم
بعد تو آبرو داری بکنه
من تورو تو زندگیم آوردم
که به من جرت احساس بدی
فکر میکردم که دیگه مثل منی
تو به عشق و معجزه معتقدی
شک ندارم که همین بارون یک شب
تو رو میکشه به سمت این اتاق
من امیدوارم و این مشخصه
خیلی نزدیکه برام این اتفاق
من تورو تو زندگیم آوردم
که به من جرت احساس بدی
فکر میکردم که دیگه مثل منی
تو به عشق و معجزه معتقدی