وحید خراطها زیاد بال و پرت دادم
Vahid Kharratha Ziad Baalo Paret Dadam
بسه ديگه حرفي نزن هيچي بهم نگو و برو
حرف حرف تو شد آخرم ديگه نميخوامت برو
برو ديگه بام لج نکن درم پشت سرت ببند
انقدر به خودت نرس انقدر بيخودي نخند
تو دنبال ستاره اي من آسمون پُر ابرم
ايندفعه ديگه شوخي نيست پُر شده کاسه ی صبرم
برو ديگه اسم منم نيار برو مرگ و شيون يه بار
برو تا هوا روشنه اين خونه خونه ی منه
هنوز نرفتي دلگيرم تو بمون من خودم ميرم
ميرمو از دلم امشب انتقاممو مي گيرم
خودت مي دوني اين خونه يا جا تويا جاي منه
من ميرم اخه اين غمو پشت منو نميشکنه
بعد از يه عمري جون کندن خوب جواب منو دادي
از همين لحظه که رفتم تو تو اين خونه آزادي
اين دفعه موقع رفتن بغضم ديگه نميشکنه
لج و نکن و دور نريز اون خرت و پرتاي منه
هرچي تو خونست مال تو اون چارتا عکسم مال من
تو چي ميفهمي از دلم چه ميدوني از حال من
ریشه ی زندگیم خشکید بزن بکن از بیخ و بن
این کبریت این من این خونه هرکاری میکنی بکن
من رو عکسامون حساسم خط نکش رو احساسم
حلقه ات هم مي برم آخه تو خودت خريدي واسم
هي بخند لجمو در نيار من رفتم خوش بحال تو
من ديگه رنجيدم ازت اين خونه بي من مال تو
تو شبهام بعد تو قطعا” نه ماهي هست نه مهتابي
همش به فکر اينم تو تو آغوش کي ميخوابي
از بس چشماي تو چرخيد من از چشات افتادم
مقصر من بودم آره زياد بال و پرت دادم