زانیار خسروی یه ستاره
Xaniar Ye Setareh
زدم بیرون دیگه از حال و هوات
تنگ نمیشه دلم حتی یه ذره برات
هر چقدر گل زدیم خار شدی
آخرش دستی یه چیزیم بدهکارشدیم بی معرفت
همه جا گفتم تورو میخوام فقط، بی معرفت
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات
یه جوری که چشای حسودا دراد
نه نخواستی باشی تو هم قدمم
اینارو دیدم ولی دم نزدم
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات
یه جوری که چشای حسودا دراد
نه نخواستی باشی تو هم قدمم
اینارو دیدم ولی دم نزدم
میرم و نپرس کجا نمیمونم شبا بیدارت
دیگه حتی سایمم نمیبینی روی دیوارت
فکرشو میکردم اینکارو میکنی ولی با من نه
هی میگی ببخشمت عزیزم ایندفعه واقعا نه
هر چقدر گل زدیم خار شدی
آخرش دستی یه چیزیم بدهکارشدیم بی معرفت
همه جا گفتم تورو میخوام فقط، بی معرفت
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات
یه جوری که چشای حسودا دراد
نه نخواستی باشی تو هم قدمم
اینارو دیدم ولی دم نزدم
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات
یه جوری که چشای حسودا دراد
نه نخواستی باشی تو هم قدمم
اینارو دیدم ولی دم نزدم
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات
میخواستم یه ستاره باشم توو شبات