یاشار سون دست من نیست
Yashar Seven Daste Man Nist
دست من نیست اگه اشک من ریز ریز میریزه رو میز
گونه های خیس صدای من میشینه رو بیت
وقتی ریش میرینه تو دین
همه میگن هیسنکن ریسکمیشی نیست
می خوای بگم از دریا و داف و بی کی نی؟
نه/ آدم سفت میزنه حرفشو راحت
هرکی سفت بوده اینجا خب حقشو دادن
با مجازات وحبس یا جنایت محض
یه کودتای سبز با کلی اشک و قتل ومرگ
وکوله باره ترس توی روزگار سرد
قدرتو کی داشت؟ اونکه پولش تو دست بود
یاکه بابای وزیرش دولش تو نفت بود؟
دست من نیست اگه روزگار قهر کرد
اشک شب و حسرت به قلب من زخم زد
خیلی هستش سخت برام خاطرات قبلناقبل
اذان گوش میدن خب عاشقا به ربنا
دست من نیست فرد.اگه روزگار بد شده
دست من نیست اشکام....چونکه قلب من زخم شده
حرف من نیست اشعار....حرف هموطن اینه
شهر من نیست تنها....با من هم نفس میشه
منیکه ترکای دستم هست قد موی سربه
رپ پشت کردن واست حرفه زوره نه؟
می خوای فقیر مادی باشی یا فقیر فکری
شهید فهمیده بشی یا شهید عشقی؟
دنیا چیه؟ دو روزه که مفتش گرونه
روح و تنو میگاد تا که آخر جفتش بپوسه
آدمای لاشی کردن شونه هامو خم
یه سره زندگی بوده رو روال بد
بغض تو گلو فش رو زبون زمونه
جوونیتو زود کشت و تموم
زندگی میذاره جای ماچشو رو لپتمیگه
بدو کوچولو تو ضایع شده عمرت
دست من نیست اگه رو صورتم اخم
بودههرکی خوبه محکومهآدم بد محبوبه
ولی بغض میمونه تو غربت گلو
حقمو میگیرم تا این عمر نشه هروم